یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۸

به بهانه تولد سینماگری بزرگ

آندری تارکوفسکی، شاعری سینماگر که آثارش گستردگی رسانه سینما را نشان می‌دهد

آندری تارکوفسکی*

سینماپرس: آندری تارکوفسکی کارگردان نامدار سینمای روسیه با ساخت ۷ فیلم که آن را هفت گانه تارکوفسکی می شناسند زبانی منحصر به فرد را وارد دنیای سینما کرد و خود را به عنوان شاعر سینمای جهان مطرح کرد.

آندری تارکوفسکی کارگردان نامدار روسی ۴ آوریل ۱۹۳۲ در ایوانوونای شوروی به دنیا آمد. مادر او فارغ التحصیل رشته ادبیات و پدرش شاعر نامدار ادبیات روسیه آرسنی تارکوفسکی بود.

بزرگ شدن در خانواده ای ادبی باعث شد که آندری تارکوفسکی علاقه بسیاری به ادبیات داشته باشد و در نتیجه با ورودش به سینما ادبیات را با زبانی خاص وارد آن کرد.

معروف ترین مشخصه فیلم های این کارگردان شاعرانه بودن آن ها است، فیلم های تارکوفسکی در قیاس با قواعد دراماتیک بسیار نامتعارف است، استفاده سمبلیک از حرکت دوربین و میزانسن های نمایشی و سمبلیک از مشخصه هایی است که منحصر به تارکوفسکی می شود.

تارکوفسکی در رشته ادبیات زبان عربی و موسیقی تحصیل کرد و در هنگام تحصیل دو فیلم کوتاه با نام های «امروز مرخصی در کار نیست» و «غلتک و ویولن» را ساخت. وی پس از فارغ التحصیلی، فیلمنامه «کودکی ایوان» را با همکاری آندری میخالکف کونچالفسکی بر اساس داستانی از ولادیمیر بوگومولوف نوشت و ساخت.

اولین فیلم بلند این کارگردان برنده جایزه شیر طلای جشنواره ونیز شد و به گفته خودش ساخت این فیلم انگیزه ای برای ورود جدی اش به سینما شد. علاوه بر این جایزه «کودکی ایوان» برنده جایزه بزرگ جشنواره سانفرانسیسکو نیز شد.  

«کودکی ایوان» جایگاه خاصی در کارنامه هنری این کارگردان دارد اما تارکوفسکی در ادامه روند فیلمسازی اش، زبان سینمایی خود را به تکامل رساند و با ادبیاتی متفاوت از سایر فیلمسازان هم عصرش دست به ساخت آثاری درخشان زد.

فیلم بعدی این کارگردان «آندری رابلف» نام دارد که در سال ۱۹۶۶ ساخته شد و با مخالفت دستگاه حکومتی شوروی روبرو همراه بود. این فیلم سه سال بعد در جشنواره کن نمایش داده شد و پس از مدتها در سال ۱۹۷۱ در کشور روسیه نمایش داده شد. ضمن اینکه این فیلم برنده جایزه ویژه هیأت داوران در جشنواره کن نیز شد.

در سال ۱۹۷۲ تارکوفسکی دست به ساخت فیلمی براساس رمان نویسنده ای لهستانی با نام استانیسلاو لم زد. این فیلم علمی تخیلی «سولاریس» نام دارد که در آن بیش از پرداختن به تکنولوژی و علم به مسائل روانشناختی پرداخته شده است. این فیلم نیز توانست جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره کن را از آن خود کند.

«آینه» چهارمین فیلم بلند تارکوفسکی است که در سال ۱۹۷۵ ساخته شد. این فیلم که در شوروی با استقبال ناچیزی همراه بود به صورت تک سانس در سالن های معدودی نمایش داده شد. نکته جالب این است که بسیاری از منتقدان آشنا با سینمای تارکوفسکی «آینه» را یکی از بهترین آثار این کارگردان می دانند.

این فیلم سینمایی یک اتوبیوگرافی و حدیث نفس از تارکوفسکی است که به زعم بسیاری از منتقدان بهترین و زیباترین حدیث نفس سینما است. «آینه» روایتگر شرح حال تارکوفسکی و تجسم برخی سروده های پدر وی است.

تارکوفسکی در سال ۱۹۷۹ دوباره دست به ساخت فیلمی علمی تخیلی با رویکرد روانشناسانه زد. این فیلم که «استاکر» نام دارد با برداشتی آزاد از رمان آرکادی و بورس استروگاتسکی ساخته شد.

آندری تارکوفسکی پس از «استاکر» فیلمسازی را خارج از شوروی ساخت و به غرب پناهنده شد. این کارگردان فیلم سینمایی «نوستالگیا» را در سال ۱۹۸۳ در ایتالیا ساخت. این فیلم نیز جایزه ویژه هیأت داوری را در جشنواره فیلم کن از آن خود کرد.

«ایثار» به عنوان آخرین اثر سینمایی تارکوفسکی سال ۱۹۸۶ در کشور سوئد ساخته شد که این فیلم نیز جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره کن را از آن خود کرد.

بدون شک آندری تارکوفسکی به عنوان یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ نامش در سینما جاودان خواهد ماند. او فیلمسازان بسیاری را تحت تأثیر خود قرار داد و در همه جای دنیا مورد تحسین قرار گرفت.

اینگمار برگمان که یکی از معروف ترین فیلمسازان تاریخ سینما است درباره تجربه دیدن فیلم های تارکوفسکی اینچنین اظهار داشته است: تارکوفسکی به من یکی از بزرگترین و فراموش نشدنی ترین تجربه های سینمایی همه ی عمرم را بخشید. از نظر من تارکوفسکی انسان فوق العاده ای است.

برگمان از طرفداران پر و پا قرص تارکوفسکی بود که پناهنده شدنش به غرب را یک فاجعه هنری تلقی کرد و آنچه را که بر تارکوفسکی گذشت از دست دادن فرصت ها برشمرد. برگمان تارکوفسکی را فیلمسازی تأثیرگذار در زندگی خود می دانست.

با توجه به اینکه تارکوفسکی شخصیتی خاص در دنیای سینما دارد شاید برای بسیاری از طرفدارانش لیست فیلم های مورد علاقه وی جالب باشد. فیلم های «روشنایی های شهر» چارلز چاپلین، «Mouchette» روبر برسون، «خاطرات یک کشیش روستایی» روبر برسون، «Nazarín» لوییس بونوئل، «پرسونا» اینگمار برگمان، «هفت سامورایی» آکیرا کوروساوا، «اوگتسو مونوگاتاری» کنجی میزوگوچی، «نور زمستانی» اینگمار برگمان، «توت فرنگی های وحشی» اینگمار برگمان، «زنی در ریگ روان» هیروشی تشیگاهارا از فیلم های مورد علاقه تارکوفسکی می باشند.

بسیاری از منتقدان تارکوفسکی را پس از سرگئی آیزنشتاین بهترین سینماگر شوروی می دانند. نقطه عطف کارنامه سینمایی تارکوفسکی شاید به نگاه خاص او برگردد. می توان گفت این کارگردان بزرگ با نگاهی ادبی به فیلمسازی سینمای شاعرانه را رنگ و بوی تازه ای بخشید و فیلمسازان مطرح بسیاری پس از او با تأثیرپذیری از تارکوفسکی وارد سینما شدند. نگاه تلخ و شاعرانه تارکوفسکی به دنیا که شاید تأثیرگرفته از جنگ جهانی دوم است نگاهی منحصر به فرد است که با هیچ یک از قراردادهای سینمای کلاسیک همخوانی ندارد اما جدا از سینما نیز محسوب نمی شود. فیلم های تارکوفسکی گستردگی رسانه سینما را نشان می دهد و سینمایی منحصر به تارکوفسکی را معرفی می کند.  

تارکوفسکی ۲۹ دسامبر ۱۹۸۶ به دلیل سرطان ریه در پاریس از دنیا رفت.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.